I had the good fortune of attending some partner training from FAST last spring. I was really impressed with the product and was looking forward to working with it. متاسفانه, one project fell through and then EMC acquired my company. Predictably, a certain amount of chaos ensued while we learned about EMC and EMC learned about us. FAST technology dropped a few points on the priority scale during that period. اما, من علاقه من در این محصول از دست داده و هرگز, جالب تر, مشکل بزرگتر از findability.
من واقعا آن کلمه را دوست ندارم, اما من سعی می کنم به آن عادت کنم 🙂 علیرغم ناهنجاری آن, findability واقعی (یا حداقل, در حال ظهور) term. Do a زندگی جستجو اگر شما علاقه مند در پیدا کردن تعاریف فنی تر هستید, اما راه من آن را توضیح می دهند در اطراف دفتر مثل این:
سرمایه فکری است که می تواند یافت نمی شود نیز ممکن است وجود ندارد.
آن را تقریبا به عنوان واقعی به این می گویند:
سرمایه فکری است که می تواند یافت نمی شود به سرعت و به آسانی ممکن است به عنوان وجود ندارد.
سرمایه های معنوی (IC) starts as an idea in a person’s head and is then refined via collaboration with colleagues and interactions with various communities. To be truly useful, these resulting ideas must be recorded. دردسر از اینجا شروع می شود 🙂
این روزها, ضبط به طور معمول این بدان معنی است که این ایده است که در قالب MS ورد DOC مستند, کارنامه اکسل, غیره. and eventually stuck in electronic format on a hard drive somewhere. IC obviously takes other forms like, مانند تصاویر, فیلم ها, وبلاگ بسیار آموزنده, ویکی … it’s impossible to list them all. در همان زمان, IC در یک مکان مختلف جای مانند سیستم فایل ذخیره می شود, پایگاه داده ها, خط از برنامه های کاربردی کسب و کار (ERP, CRM, شیرپوینت, Documentum), غیره.
این است که مشکل findability: چگونه می تواند به سرعت و به آسانی پیدا کردن IC است که در ده ها یا صدها نفر از فرمت در ده ها یا صدها هزار نفر ذخیره می شود, ده ها هزار نفر (جرات صدها هزار نفر به من می گویند) مکان ها در یک سازمان?
It’s a difficult problem to solve. بیل انگلیسی نوشتن در مورد findability شده است from a very grand perspective in what I have come to think of as the Panama Canal approach. The history of the Panama Canal is amazing. In a nut shell, یک دیوانه فرانسوی (فردیناند د Lesseps) شروع به یک شرکت خصوصی برای ساخت کانال, این پروژه برای چند سال رها شده بود, picked up again and finally finished by the American government under President Roosevelt. This reminds me of Bill’s approach because as he rightly points out, solving the findability is both hard and never stops. It took years and years of effort from the some of the hardest working humans on the planet to start, ادامه, و در نهایت پایان). And yet, it’s still not truly finished. تا آنجا که من می دانم, بانک کانال زاویه خود را از سکون را ملاقات کرده اید هرگز, meaning that they have to be shored up and otherwise maintained even to this day. Solving findability is the same way. I definitely recommend that you read Bill’s series and subscribe to his blog for his point of view on findability, به خصوص آن را به عنوان به شیرپوینت.
I too am interested in this problem. Due to my exposure to FAST and on-going discussions on this subject with my brilliant EMC colleagues, I have some more ideas I plan to write about over the coming weeks and months. In my next article on this little series, من قصد دارم را امتحان کنید و قرار دادن یک جعبه در اطراف مشکل به نشان می دهد که چگونه از آن افتضاح واقعا (افتضاح تر از اونی که فکر میکنی 🙂 ). It’s awful, but at least it does fit inside a box.
</پایان>
مشترک شدن در وبلاگ من.
من در توییتر در http://www.twitter.com/pagalvin